زندگی مرا ندید، زندگی مرا نخواست
عمر را به خیرگی کشیده ام به گرده ام
سال هاست می تراشم از خودم تجسمی
عشق را در استخوان و پوستم فشرده ام
چشم های من دو باغ پر درخت و بی ثمر
میوه های هر دو را خودم نچیده خورده ام
جعبه ی سیاه خاطرات من نخواندنی ست
من سقوط خویش را زنانه راه برده ام
دست من بنفشه می دهد ولی بنفش نیست
خاک بارور که زیر برف ها فسرده ام
#سعیده_موسوی_زاده_دی_۹۶
@khalekhanbaji
برچسب : نویسنده : khalekhanbajeo بازدید : 96